یادداشت| علیه پُرخوانی در هفته کتاب
تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۹۷۶۶۸
علیاصغر عزتیپاک نوشت: بسیاری از کتابها ارزش یکبار تورق کردن را هم ندارند، چه برسد به خواندن. اساساً پُرخوانی هیچ ضرورتی ندارد، و حتی در بیشتر اوقات به زیان است، و باعث دور افتادن انسان از خودش! - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، فقر کتاب، پدیدهای است که در سالهای گذشته در حوزه فرهنگ نمود بسیاری داشته است؛ موضوعی که عموماً در خلال آمارهای نشر از میزان شمارگان و عناوین گرفته تا نوسانات قیمت کاغذ .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
علیاصغر عزتیپاک، نویسنده، در یادداشتی که همزمان با آغاز هفته کتاب منتشر کرده، به این پدیده پرداخته است. به اعتقاد او، بسیاری از کتابهایی که وارد کتابفروشیها میشوند، ارزش خواندن و صرف وقت و هزینه را ندارند. مشروح یادداشت او را میتوانید در ادامه بخوانید:
علیه پُرخوانی یا بیهودهخوانی در هفته کتاب
شخصاً مدتهاست که از قانون منحط هر کتابی ارزش یکبار خواندن را دارد، عبور کردهام. امروز وقتی به کتابخانه خودم و دوستانم نگاه میکنم، میبینم که بیش از 70 درصد همین کتابهای دستچینشده هم ارزش خواندن ندارند، و حیف وقت و هزینهای که صرف آنها شده است. کمر کتابخانهمان زیر سنگینی انبوه کتابها خم شده اما دریغ از یک کتاب!
تلقی امروز من از کتاب، راهنمای زندگی سعادتمندانه است. زندگیای که در آن انسانها روی با رستگاری دارند و نسبت به جامعه و خانواده و شهر و روستا و طبیعت و زیستگاه رفتاری مسئولانه و توأم با احترام و درک منزلت نشان میدهند. و اینها کالاهایی هستند که در اغلب آثار ادبی موجود در بازار، از ایرانیاش بگیریم تا ترجمهاش، یافت نمیشود؛ چرا که عموم مدعیان نویسندگی خود فاقد این ارزشها هستند.
من قصد تخریب کسی یا جریانی را ندارم، اما مطمئنم همگان با من همعقیده هستند که صرف دارا بودن سواد خواندن و نوشتن نمیتواند دلیل موجهی برای نویسندگی باشد. لازمه نوشتن حکمت و انوع شناخت است؛ چیزی که بزرگان فرهنگ و هنر در ادوار مختلف تاریخ از آن بهرهمند بودهاند، و با تکیه بر همانها کاغذ سیاه میکردهاند تا مردمان در ظلمات وقایع و حوادث روزمره خود را گم نکنند، و روی از راه برنتابند. اما آنچه امروزه به چشم میآید در بازار کتاب، انبوه آثاری است که خود به تنهایی میتوانند ما را از خود بیخود کنند و راهمان را به بیراه بکشانند! کتاب باید خاستگاه و آبشخور فکری، فرهنگی و هستیشناسانه داشته باشد. باید مشخص باشد که پدیدآورندهاش وامدار کدام نگاه و نظر تبارمند به زندگی و انسان است، و معلوم باشد که پای درس کدام آدم اهل نشسته و شاگردی کرده، و کدام ارزش این نحلهی فکری را بسط داده در اثرش، و یا کدام را به چالش کشیده!
واقعیت غمانگیز این است که معمول کتابهای این سالها بدون چنین پشتوانههایی نوشته و منتشر شدهاند. و وقتی این اتفاق میافتد، یعنی که نه چیزی نوشته شده، و نه چیزی خوانده شده. انگار که دودی در میانه آسمان پیدا آمده و بعد از لحظاتی محو شده؛ چرا که وقتی ایده و فکری تبار نداشته باشد و در ادامه و در طول جریانی نباشد، اساساً محل توجه و تأثیر نمیتواند شد. (و اصلاً کدام تأثیر؟ وقتی که هر کتاب آقا و یا خانم نویسنده ساز جداگانه میزند و هر یک متأثر از جهانبینی متفاوت و حتی گاه متضادی است؟ و مضحک اینکه او خود هیچگاه نمیفهمد این مشکل را!)
ایام فقر کتاب؛ نگاهی به مشکلات زیرپوستی نشر در نمایشگاهاتفاق مصیبتبارتر اما جایی رخ میدهد که مترجمان هر روز کتابهایی از مغرب و مشرق جهان را بیهیچ نقد و توضیح و تشریحی در کف دستمان میگذارند، و برایش موج تبلیغاتی راه میاندازند. آنوقت ما باید برویم این تحفه از آب گذشته را بخوانیم و بعد برای عقب نماندن از موج منورالفکران، بهبه و چهچه راه بیندازیم و ستایش کنیم فکر و قلم و قریحه مثلاً آقای مارسل فلان و میرندا بهمان را. حالا اینکه این کتاب و نویسندهاش از کجا آمده و چه میگوید و کدام اندیشه را گسترش میدهد و چه میخواهد از جان منِ خواننده در ایران، الله اعلم! لذاست که اگر امروز ما با طیفی از کتابخوانان مواجهیم که دهها کتاب از اینسو و آنسوی عالم خواندهاند و هیچ طرفی نبستهاند از هیچکدام، نباید در عجب بمانیم.
روشن است که این نحوه مواجهه بدون پشتوانه با امر فرهنگ و فکر نتیجهای جز همان هرهری مذهبی که جلال آل احمد گفت، نخواهد داشت؛ هم در امر تألیف و هم در امر مطالعه؛ بنابراین، به نظر میرسد که باید تجدید نظری اتفاق بیفتد در دعوت به مطالعه و کتابخوانی. اگر نه، این چرخه معیوب و بیثمر همچنان تکرار خواهد شد و عمرها و زندگیهای خیل بزرگی از ما به هدر خواهد رفت. اما تا آن روز، شاید اگر به آثار شاخص و مدرسی خودمان و برخی بزرگان شناساییشده دنیا بسنده کنیم، بتوانیم راهی از روزنی بجوییم. والا، با این حجم از جهالت و غفلت که در قالب کتابهای عُمّال جهل بر خود تحمیل میکنیم، حتماً باری بر بارهامان افزوده خواهد شد، و از حرکت خواهیم افتاد.
بسیاری از کتابها ارزش یکبار تورق کردن را هم ندارند، چه برسد به خواندن. اساساً پُرخوانی هیچ ضرورتی ندارد، و حتی در بیشتر اوقات به زیان است، و باعث دور افتادن انسان از خودش!
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: علی اصغر عزتی پاک کتاب هفته کتاب علی اصغر عزتی پاک کتاب هفته کتاب کتاب ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۹۷۶۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هزینه فایده سفر رئیس جمهور به پاکستان
محمد حسین بنی اسدی، سرکنسول سابق ایران در لاهور پاکستان و کارشناس مسائل شبه قاره در یادداشتی برای جماران نوشت:
ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور کشورمان بهدعوت آقای شهباز شریف نخست وزیر پاکستان، در راس یک هیئت عالی رتبه سیاسی ، اقتصادی ، امنیتی و فرهنگی و به منظور یک دیدار سه روزه رسمی در تاریخ سوم اردیبهشت وارد اسلام آباد پایتخت پاکستان شد . ابراهیم رئیسی پس بازدید از دو شهر بزرگ لاهور و کراچی در تاریخ پنجم اردیبهشت این کشور را به مقصد سریلانکا ترک کرد.
ابراهیم رئیسی در بدو ورود به اسلام آباد از سوی آقای ریاض حسین پیرزاده وزیر مسکن پاکستان مورد استقبال قرار گرفت . رییس جمهور کشورمان در کاخ نخست وزیری مورد استقبال شهباز شریف نخست وزیر قرار گرفت و طی اقامت در اسلام آباد علاوه بر نخست وزیر با آصف علی زرداری رئیس جمهور ، ایاز صادق رئیس مجلس نمایندگان، یوسف رضا گیلانی رئیس مجلس سنا و ژنرال عاصم منیر فرمانده ارتش پاکستان دیدار و گفتگو کرد.
طبعا در این گفتگوها طیف گسترده ای از موضوعات سیاسی، اقتصادی، امنیتی، فرهنگی در حوزه دوجانبه، منطقه ای و بین المللی مورد گفتگو و تبادل نظر قرار گرفت که منجر به امضای هشت فقره سند شامل ٣ توافقنامه و ۵ یادداشت تفاهم مشترک بین ایران و پاکستان به شرح زیر شد : ١. موافقتنامه امنیتی ٢. موافقتنامه قضایی در امور مدنی و تجاری ٣. موافقتنامه در امور بهداشت دامی ۴. یادداشت تفاهم ایجاد مناطق آزاد و مناطق ویژه اقتصادی ۵. یادداشت تفاهم توسعه منابع انسانی پاکستان ۶. یادداشت تفاهم تبادل فیلمهای سینمایی ٧. یادداشت تفاهم شناسایی متقابل استاندارد ٨. یادداشت تفاهم همکاری های حقوقی .
سرانجام این دیدار با صدور یک بیانیه مشترک مرسوم در سفرهای سطح بالا به اتمام رسید و آقای رئیسی اسلام آباد را به مقصد لاهور و کراچی ترک کرد.
دیدار رییس جمهور به پاکستان قبل از تنش اخیر بین ایران و اسرائیل تنظیم شده بود و ارتباطی با تحولات اخیر در آسیای غربی نداشت.گرچه توسط برخی شخصیتها اشاراتی به اقدام شجاعانه ایران در هدف قرار دادن اسرائیل شد.
طی این سفر رسانه های پاکستان در سطح گسترده ای به پوشش خبری پرداختند. در سفر به لاهور و کراچی نیز مجموعه ای از برنامههای عمدتا فرهنگی و دیپلماسی عمومی برای رئیس جمهور و همسرش تدارک دیده شد که انعکاس گسترده ای در ایران و پاکستان داشت. در نظامهای فدرال مانند پاکستان سروزیر ایالت یا استاندار و وزیران ایالات هیچگونه اختیار مذاکره و تبادل نظر در امور کلان مثل سیاست خارجی، دفاعی، امنیتی و اقتصادی ندارند و صرفا سفر رئیس جمهور به این دو ایالت در چارچوب دیپلماسی عمومی قابل ارزیابی است .
تبادل سفر و گفتگو های مستمر و مستدام در سطوح عالی بین دو کشور همسایه امری پسندیده و ضروری است مشروط بر اینکه اینگونه سفرها به نتایج ملموس منجر و موازین معمول و تشریفاتی در شأن دو کشور نیز مراعات شود. به تعبیری مورد اشتیاق طرفین و به صورت مرضی الطرفین صورت گیرد ، در این سفر مواردی احساس می شود که نشان از عدم اشتیاق طرف پاکستانی می دهد از جمله در حوزه تشریفات و استقبال از رئیس جمهور کشورمان نوعی عقب گرد نسبت به گذشته احساس می شود .
به یاد دارم در سفر آقای روحانی به اسلام آباد در سال ۹۵ که شخصا شاهد بودم در همین فرودگاه شخص نواز شریف نخست وزیر وقت در پایین پلکان هواپیما از آقای حسن روحانی استقبال کرد و به نشانه احترام چند توپ نیز شلیک شد، به هنگام خروج نیز شخص رئیس جمهور آقای ممنون حسین در فرودگاه مهمان را بدرقه کرد و طی اقامت کوتاه آقای حسن روحانی دو مراسم ضیافت نخست وزیر و رئیس جمهور پاکستان برگزار شد.
اکنون در این سفر حضور وزیر مسکن پاکستان آقای ریاض حسین پیرزاده جای پرسش است و در عرف دیپلماتیک نوعی کاهش مراسم تشریفات سفر تعبیر می شود.
دست آوردهای سفر شامل هشت فقره سند فوق الذکر ، نامگذاری خیابانی به نام ایران ، دکترای افتخاری به رئیس جمهور ، بیانیه مشترک و چند مراسم فرهنگی و باز دید از چند مکان فرهنگی برای رییس جمهور و همسرش در مجموع از وزانت و اعتبار در چنین سطحی برخوردار نیستند.
اسناد امضاء شده در این سفر نیز از اهمیت و جایگاه خاصی حکایت نمی کند، به ویژه یادداشت تفاهم ها در شأن یک چنین دیدار عالی رتبه نیست و حتی در سفر مدیران میانی نیز قابل حصول بود .
هدفگذاری ده میلیاردی مبادلات تجاری بین دو کشور نیز با توجه به تحریمهای ایران و تاکید پاکستان بر رعایت این تحریم ها اقدامی حساب شده تلقی نمی شود به ویژه اینکه طی چند دهه گذشته دو کشور حتی نتوانسته اند سطح مبادلات خود را به ۵ میلیارد برسانند، حال ناگهان سطح ۱۰ میلیارد دلار را هدف گذاری کرده اند. همزمان با این سفر سخنگوی وزارت خارجه آمریکا بار دیگر پاکستان را تهدید به تحریم کرد و گفت احتمال تحریم کشورهایی که به دنبال همکاری تجاری با ایران هستند وجود دارد.
مبتکر هدفگذاری سطح ده میلیارد دلاری بین دو کشور باید روشن سازد در حالی که چندین سال است ایده شعار پنج میلیاردی توسط ایران ناکام مانده، حال چگونه و با چه ابزاری ده میلیارد دلار هدفگذاری شده آنهم با وحود تحریم ها و ارتباط نداشتن ایران با نهادهای اقتصادی جهان .
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران قبل از سفر رئیس جمهور کلیپی از میزان مبادلات تجاری ایران و پاکستان را با رقم حدود دو میلیارد دلار صادرات ایران و ۶۷۳ میلیون دلار صادرات پاکستان به ایران پخش کرد. رئیس جمهور نیز از هدف گذاری ۱۰میلیارد دلاری برای مبادلات تجاری بین دو کشور سخن به میان آورد، این در حالی است که تحریم های ایران عملا تجارت مستقیم با پاکستان را مختل کرده است.
سفر رئیس جمهور به دو شهر بزرگ لاهور و کراچی بسیار به جا و مناسب ارزیابی می شود ولی باید این نکته را در نظر داشت که مردم پاکستان به طور کلی نسبت به ایران از چنین ابراز احساسات و علاقه ای برخوردارند و لذا نباید آن را محدود و منحصر به این سفر آقای رئیسی کرد . این علاقه پاکستانیها به ایران ریشه در تاریخ ، فرهنگ و پیوندهای مشترک تمدنی دارد که در نتیجه این عوامل و عناصر ، همدردی و همدلی و همراهی مردم پاکستان نسبت به ایران را ایجاد کرده است.
و اما ارزیابی نهایی از سفر رئیس جمهور به پاکستان:
تشریفات سطح پایین و دو روز سفر به لاهور و کراچی از نظر برخی بیانگر آن است که این سفر به اصرار طرف ایرانی صورت گرفته تا آقای رئیسی برای سفر به سریلانکا مستمسک سفر پاکستان را داشته باشد . پاکستانیها در مراودات با کشورهایی مثل ایران به امتیازات اقتصادی چشم دوخته اند همان انتظاری که از عربستان و سایر کشورهای عربی دارند. ولی از قرار معلوم نسبت به امتیاز مالی از ایران مایوس شده و از طرف دیگر دندان های ما را شمرده و ذائقه مسئولین را تشخیص داده اند. از این رو با اظهارات ستایش گونه و مدیحه سرایی از قدرت و شوکت و عظمت ایران در گذشته و حال دل ما را خوش کنند. در این سفر هم برخی چهره ها از ایران بهعنوان پادشاه جهان اسلام و شیر خاور میانه یاد کردند و البته از اینکه دل ما از عملیات وعده صادق خنک شده، سخن گفتند. ظاهراً این شگرد پاکستانیها جواب هم داده و رضایت طرف ایرانی را نیز جلب کرده است.
قبل از انقلاب در پاکستان ، ایران از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده ولی طی چهار دهه گذشته به مرور این جایگاه ایران تقلیل یافته و عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس جای آن را گرفته اند به طوریکه شهباز شریف اولین سفر خارجی خود را به عربستان اختصاص داد و متعاقب آن، وزیر خارجه عربستان در صدر یک هیئت اقتصادی و سیاسی به اسلام آباد سفر کرده و پیرامون چگونگی سرمایه گذاری در پاکستان به مذاکره پرداخت. قرار است در آینده نزدیک، یک هیئت شامل شرکتهای عربستانی برای اجرای این تفاهمات به پاکستان سفر کنند.
پاکستان زمانیکه انتظارات خود از ایران را عملی نمی بیند و از سوی دیگر روابط را در یک فاز بی اعتمادی و بعضآ چالشی مثل تشکیل گروه زینبیون، موشکپرانی و گروههای تجزیه طلب و تروریست می بیند طبیعی است که روی روابط با عربستان تمرکز بیشتری کند و به ایران صرفا نگاه نمایشی برای استفاده داخلی داشته باشد.
در مجموع سطح تشریفات پایین که پاکستان برای رئیس جمهور قائل شد و اسناد نه چندان مهم امضاء شده و دست آوردهای ناچیز سفر بیانگر این است که اینگونه سفرها ی تشریفاتی و تجملاتی بیشتر با پیگیری ایران صورت گرفته که وزارت خارجه مدیریت آن را به عهده داشته و احتمالا حوزه سیاسی و اقتصادی وزارت خارجه بیشتر به خاطر کسب اعتبار سعی در متقاعد کردن عالی ترین مقامات از جمله رئیس جمهور به انجام سفر نموده در حالیکه شأن و جایگاه رئیس جمهور کشور به مراتب بیش از این است که خرج اینگونه سفر های تشریفاتی با دست آوردهای اندک شود.
به نظر می رسد حوزه پاکستان در وزارت خارجه توجه ویژه شخص وزیر و سازمانهای نظارتی به برنامه ریزی های سطحی کسانیکه تجربه لازم را در امور پاکستان ندارند و با دادن اطلاعات نادرست تصمیم گیران کلان را دچار اشتباه کرده و اعتبار کشور را قربانی امیال اداری و صنفی خود می سازند، طلب می کند.
روابط با پاکستان برای ایران اهمیت حیاتی دارد و ایجاب می کند به جای این سفرهای تشریفاتی با دست آوردهای ناچیز به موارد و مطالب عمیق و سرنوشت ساز تامین کننده منافع ملی ایران تمرکز شود وگرنه فرصتهای موجود از بین می رود به طوری که ترمیم آنها در آینده پر هزینه و ناممکن خواهد بود.